همه چیز درباره ی ...

روز جهانی اتیسم

1399/1/13 18:01
نویسنده : سیدمجید نظام
191 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

بسم الله الحکیم
سالی گذشت و باز ، روز جهانی اتیسم
باز منم و یک دنیا حرف
منم و رژه ی افکار پریشان
منم و حالی غریب
باز می خواهم بنویسم «دخترم سحر!»
اما نه!
امسال را متفاوت با گذشته بنویسم؛
من که غرق در دریای تفاوتم

دخترم ستاره!
امسال برای تو می نویسم
برای تو که زندگی سخت و پر رنجی را پیش رو داری؛
ستاره ی من! از همین امروز که کودکی خردسال هستی بخاطر خواهر دوقلویت محکوم هستی به تحمل محدودیتها و رنجها؛
لذتهای بدیهی کودکی برایت تعریفی ندارد؛
خوب است که می فهمی و بر خواسته های طبیعی خودت اصرار نمی ورزی و شرمنده ام نمی کنی.
خوشحالم که سحر خواهری مهربان دارد که از همین خردسالی چون مادری دلسوز بر گردش می گردد و به راحتی او می اندیشد.
از یک سو دوست دارم کودک باشی و کودکی کنی و شیرین زبانیهایت روزگارم را کمی شادتر کند و از سویی دیگر دوست دارم زودتر بزرگ شوی و بتوانی کمک حالم باشی برای نگهداری از خواهر و برادرت.
ستاره قشنگم!
امروز بین پارک رفتن و پیش پدر و مادر بودن باید یکی را انتخاب کنی
بین مهمانی رفتن و پیش مامان و بابا بودن
بین...
اصلا در خوشی های کودکانه ات حتی بازی های خانگی، حضور پدر و مادرت را حس نمی کنی؛ ما مدام با خواسته های سحر درگیریم و از تو غافل.
وقت، حوصله، توجه و توان ما صرف نگهداری سحر می شود و تو...
ستاره! دخترم! آنچه از زندگی آموخته ایم صبر است و صبر؛ تو هم بیاموز.
برای امسال کافیست.
بزرگتر که شدی بیشتر می گویم برایت.
ستاره ی من! در آسمان زندگیم بمان و نورافشانی کن تا روشنائیت چراغ امید را در دلم روشن نگاه دارد.
دخترم ستاره!
شاد باش
همین...

 

 

 

 

 

 

پسندها (8)

نظرات (8)

مامان زهرهمامان زهره
17 فروردین 99 18:05
دخترم ستاره! شاد باش همین...
مامان نرگسمامان نرگس
17 فروردین 99 18:06
خدا حفط کنه شما رو برای فرزندانتون .وغصه رو از دلتون برداره  

17 فروردین 99 18:07
از متن زیبا و احساسیت لذت بردم داداش.مثل همیشه.دست به قلم که میشی عالی مینویسی. مطمئنم ستاره جونم وقتی بزرگتر بشه قطعا میفهمه که چرا پدر و مادرش کمتر تونستن تو دنیای بچگیش همراهیش کنن.درک میکنه که چطور پدر و مادرش جوونیشون رو برای بچه هاشون گذاشتن.همه میدونن که شما چطور از همه خوشیهایی که میتونستین مثل خیلی از ماها داشته باشین گذشتین بخاطر کمک به بازگشت فرشته هاتون به زندگی عادی. مجیداقا مطمئن باش خدا هم برای این تلاش و صبر شما پاداش ویژه خواهد داشت. هر کی بگه شما رو درک میکنه الکی گفته.ولی باور کن میفهمیم وقتی تو مهمونی، دائم بیرون خونه تو ماشین مراقب سحرجونی تو دلت چی میگذره.وقتی برای یه مهمونی یا مجلس که همه فامیل میرن و شما بخاطر شرایط خاص بچه ها نمیتونی بری میدونم تو دلت چه آشوبیه. فقط اینو بدون هروقت از این دست مسائل پیش میاد ما هم دلمون اروم نیست. ارزو میکنم همیشه همینطور صبور و محکم سایتون بالاسر میوه های زندگیتون باشه.دعا میکنیم هرچه سریعتر خدا سحرجون رو شفا بده تا بتونه به زندگی عادیش برگرده.چون مطمئنیم بزرگترین آرزوهای ما میتونه کوچکترین معجزه خدا باشه.
بابا مجتبیبابا مجتبی
17 فروردین 99 18:08
عالی بود ... مطمئنم یه روز خوب میاد ... به حکمت خدا هیچ شکی نیست 🏵️🏵️
معصومه باروئیمعصومه باروئی
17 فروردین 99 18:11
ای جونم من فدای جفتشون بشم😘😘❤❤ خدا هرسه تاشون رو حفظ کنه واستون❤❤❤😘😘😘
نرگسنرگس
17 فروردین 99 19:19
خدا بزرگ تر از هر چیزی ست که فکرش را کنیم ...

17 فروردین 99 19:28
خدا حفظ کند این دخترهای زیبا را!
بابا مسعود و مامان زینببابا مسعود و مامان زینب
1 اسفند 01 11:45
از متن زیبا و احساسیت لذت بردم داداش.مثل همیشه.دست به قلم که میشی عالی مینویسی. مطمئنم ستاره جونم وقتی بزرگتر بشه قطعا میفهمه که چرا پدر و مادرش کمتر تونستن تو دنیای بچگیش همراهیش کنن.درک میکنه که چطور پدر و مادرش جوونیشون رو برای بچه هاشون گذاشتن.همه میدونن که شما چطور از همه خوشیهایی که میتونستین مثل خیلی از ماها داشته باشین گذشتین بخاطر کمک به بازگشت فرشته هاتون به زندگی عادی. مجیداقا مطمئن باش خدا هم برای این تلاش و صبر شما پاداش ویژه خواهد داشت. هر کی بگه شما رو درک میکنه الکی گفته.ولی باور کن میفهمیم وقتی تو مهمونی، دائم بیرون خونه تو ماشین مراقب سحرجونی تو دلت چی میگذره.وقتی برای یه مهمونی یا مجلس که همه فامیل میرن و شما بخاطر شرایط خاص بچه ها نمیتونی بری میدونم تو دلت چه آشوبیه. فقط اینو بدون هروقت از این دست مسائل پیش میاد ما هم دلمون اروم نیست. ارزو میکنم همیشه همینطور صبور و محکم سایتون بالاسر میوه های زندگیتون باشه.دعا میکنیم هرچه سریعتر خدا سحرجون رو شفا بده تا بتونه به زندگی عادیش برگرده.چون مطمئنیم بزرگترین آرزوهای ما میتونه کوچکترین معجزه خدا باشه.