همه چیز درباره ی ...

بسم رب الشهداء عموی شهید، اولین عزیزی که فهمیدم و از دست دادم؛ و متاسفانه هیچ خاطره ای بجز صدایی مبهم که شاید از جبهه خاطره تعریف می کرد در حالی که من در اطاق کناری خواب بودم از ایشان به یاد ندارم؛ و عکسهای بعدی منزل عمو، آخرین نگهدارنده خاطرات خوش دور همی های کودکی که چندی پیش فروخته شد. خانه ای پر از خاطرات خوش و به یاد ماندنی. گاهی به آرامگاه عمو سری می زنم و درد دلی می کنم. ای کاش برای ما فاتحه ای بخواند عموی عزیز هیچ تصویری از ایشان در ذهن ندارم لکن عطر یادش آرامبخش روان است. الهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات والمسلمین و المسلمات الاحیاء منهم و الاموات ...

بسم الله تاب تاب عباسی کاش دلامون هنوز مثل بچه ها بود و تو بازی های زندگی چه بالا چه پایین کیف می کردیم و کیف می کردیم و کیف نه بالا رفتن مغرورمون می کرد نه پایین اومدن مأیوسمون می کرد زندگی کیف بود و کیف بود و کیف دلم لک زده واسه ذوقِ بازی دلم لک زده واسه بی غم بودن بی دغدغه بودن واسه خنده از ته دل ...